بازاریابی صنعتی پیشرفته

وبلاگ درس بازاریابی صنعتی پیشرفته - دوره دکتری - مدرس جناب آقای دکتر جعفری

بازاریابی صنعتی پیشرفته

وبلاگ درس بازاریابی صنعتی پیشرفته - دوره دکتری - مدرس جناب آقای دکتر جعفری

به مناسبت روز بزرگداشت لسان‌الغیب، حافظ شیرازی

امروز (بیستم مهر) روز بزرگداشت شاعر بزرگ و ارجمند فارسی، خواجه شمس‌الدین محمدبن بهاءالدین حافظ شیرازی، ملقب به لسان‌الغیب است. این شاعر پرآوازه قرن هشتم هجری قمری، بیشتر به خاطر غزلیات عارفانه و عاشقانه‌اش شناخته می‌شود. شهرت حافظ از مرزهای ایران بسیار فراتر رفته به طوری که گوته که خود از ادیبان و شعرای به نام جهان است، درباره حافظ می‌گوید: «ای حافظ، آرزوی من آن است که فقط مریدی از مریدان تو باشم. ای حافظ سخن تو همچون ابدیت بزرگ است ... اگر روزی دنیا به سرآید، ای حافظ آسمانی، آرزو دارم که تنها با تو و در کنار تو باشم؛ چرا که این افتخار زندگی من و مایه حیات من است.» ارادت این شخصیت بزرگ به حافظ نشان از جایگاه رفیع این شاعر فارسی‌زبان در ادبیات جهان دارد.

غزلیات حافظ آنقدر پرمعنا و پرمحتوا است که بعید است پس از خواندن آنها حداقل برای چند دقیقه به فکر فرو نرویم. برای مثال حافظ می‌گوید:

هر آن که جانب اهل خدا نگه دارد                              خداش در همه حال از بلا نگه دارد

حدیت دوست نگویم مگر به حضرت دوست                  که آشنا سخن آشنا نگه دارد

به واقع این ویژگی را در تک تک ابیات حافظ شیرازی می‌بینیم. همین اشعار بی‌بدیل هستند که نام حافظ در ادبیات جهان برافراشته‌اند و سبب ماندگاری و جاودانگی او شده‌اند.

در پایان با گرامیداشت روز بزرگداشت این شاعر گران‌قدر غزلی از حافظ را به همراهان عزیز تقدیم می‌کنم:

ما درس سحر در ره میخانه نهادیم                  محصول دعا در ره جانانه نهادیم

در خرمن صد زاهد عاقل زند آتش                  این داغ که ما بر دل دیوانه نهادیم

سلطان ازل گنج غم عشق به ما داد                تا روی در این منزل ویرانه نهادیم

در دل ندهم ره پس از این مهر بتان را               مهر لب او بر در این خانه نهادیم

در خرقه از این بیش منافق نتوان بود                بنیاد از این شیوه رندانه نهادیم

چون می‌رود این کشتی سرگشته که آخر            جان در سر آن گوهر یک دانه نهادیم

المنه لله که چو ما بی‌دل و دین بود                   آن را که لقب عاقل و فرزانه نهادیم

قانع به خیالی ز تو بودیم چو حافظ                     یا رب چه گداهمت و بیگانه نهادیم

 

سبز باشید